احسان و دستگیرى
کمک و احسان امام به نیازمندان چگونه بود، لطفا نمونههاى از آن را بیان دارید؟
انفاق و دستگیرى ضلعى مهم از رابطه فرد با جامعه است، آنکه انسان در برابر روزی هایى که خداوند به وى عطا کرده است، انفاق کند.
هر کس از حضرت رضا (علیهالسلام) درخواستى داشت، در صورتى که قدرت و توانائى داشت ، خواسته او را انجام می داد . امام احسان فراوانى داشت و به تنگدستان در نهان صدقه می داد و بیشتر این کار را در شب های تاریک به انجام می رساند. تا احسان او، شرمندگى نیازمند را در پى نداشته باشد.
روزى غریبی خدمت امام رسید و سلام کرد و گفت:من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم،از حجباز گشتهام و خرجی راه تمام کردهام،اگر مایلید مبلغی به من مرحمت کنید تا خود را بوطنم برسانم،و در آنجا از جانب شما معادل همان مبلغ را به مستمندان صدقه خواهم داد، زیرا من در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند ماندهام. امام برخاست و به اطاقی دیگر رفت،و دویست دینار آورد و از بالای در دستخویش را فراز آورد،و آن شخص را خواند و فرمود:این دویست دینار را بگیر و توشهی راه کن،و به آن تبرک بجوی،و لازم نیست که از جانب من معادل آن صدقه بدهی...آن شخص دینارها را گرفت و رفت،امام از آن اطاق به جای اول بازگشت،از ایشان پرسیدند چرا چنین کردید که شما را هنگام گرفتن دینارها نبیند؟
فرمود: خواستم وى صورت مرا نه بیند، و من هم ذلت سؤال را در چهره او مشاهده نکنم، آیا نشنیدهاید که حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله فرمود:کسى که نیکى را بپوشاند مانند این است که هفتاد عمل نیک را انجام داده است و کسى که بدیها را علنى انجام دهد رسوا میگردد، و کسى که اعمال بد را پنهانى انجام دهد خداوند آن اعمال زشت را خواهد بخشید .
احسان حضرت رضا علیه السلام مرزی نداشت و حتی پیش از شروع به غذا خوردن نیز سهم مساکین را جدا می کرد؛ روایت شده است که : امام هر گاه سر سفره غذا می نشست یک ظرفى پیش آن جناب می گذاشتند، و حضرت قبل از اینکه شروع به میل کردن غذا بفرمایند از غذاهاى گوناگونى که در سفره حاضر بود، از هر کدام مقدارى برمی داشتند و در آن ظرف مخصوص می گذاشتند، و سپس دستور می دادند آن غذا را به فقرا بدهند. حضرت رضا علیه السلام در این هنگام آیه شریفه فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ را قرائت میکردند، و می فرمودند: چون خداوند متعال می دانست همه بندگانش قدرت ندارند برده را خریده و آزاد کنند از این رو اطعام مساکین را مانند آزاد کردن بردگان تلقى کرده است، و از این طریق بندگانش را به طرف بهشت راهنمائى نموده است .
امام رضا (ع) هرچه داشت، برای حل مشکل نیازمند هزینه مىکرد ؛ مردی به امام برخورد کرد و گفت: به قدر مردانگىات بر من ببخش. امام گفت: به این مقدار ندارم. مرد گفت: به قدر مردانگی خودم ببخش. امام فرمود: این قدر دارم. سپس فرمود: ای غلام دویست دینار به او بده.
حضرت رضا (علیهالسلام) در واکنش به سخن فضل بن سهل، که امام را نسبت به انفاق همه مال خود ملامت مىکرد!،چنین فرمود: لاتعدن مغرما مااتبعت به اجرا و مکرما؛ چیزی را که پاداش و کرامتبدان تعلق میگیرد ضرر محسوب مکن.
حضرت رضا علیه السلام هنگامى که در خراسان بودند در روز عرفه تمام ثروت خود را به مردم بخشید، فضل بن سهل عرض کرد: این عمل شما موجب ضرر و زیان است. حضرت فرمود: خیر چنین نیست، بلکه در این عمل غنیمت و سود فراوانى هست، اگر بوسیله مال اجر و مزدى براى انسان حاصل شد او را هرگز ضرر و زیان تلقى نکن.
برترین ها و بدترین ها
آیا در زندگى جمعى، می توان از بهترین ها و بدترین ها یاد کرد ؟
در این باره دو سخن از امام رضا (ع) مطرح است ؛
1. از امام رضا (علیهالسلام) در باره بهترین بندگان خدا پرسیده شد که آنان کیستند؟
امام علیه السّلام فرمود:
کسانى که ؛
إِذَا أَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا؛ چون نیکى کنند شاد شوند.
وَ إِذَا أَسَاءُوا اسْتَغْفَرُوا؛ و چون بد کنند آمرزش خواهند.
وَ إِذَا أُعْطُوا شَکَرُوا؛ اگر چیزیشان دهند سپاس دارند.
وَ إِذَا ابْتُلُوا صَبَرُوا؛ چون گرفتار شوند بشکیبند.
وَ إِذَا غَضِبُوا عَفَوْا؛ چون خشمگین شوند گذشت کنند (و مانع خشم خود شوند).
2.على بن شعیب گفت: خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم، به من فرمود:
اى على، زندگانى چه کسى بهتر است؟
عرض کردم: سرور من تو بدان آگاهترى تا من.
حضرت علیه السلام فرمود:
مَنْ حَسَّنَ مَعَاشَ غَیْرِهِ فِی مَعَاشِهِ؛ کسى که دیگرى از پرتو زندگانى او زندگى خوبى داشته باشد.
زندگانى چه کسى بدتر است؟
عرض کردم: تو بدان آگاهترى.
فرمود:
مَنْ لَمْ یُعِشْ غَیْرَهُ فِی مَعَاشِهِ؛ کسى که در پرتو زندگانى او دیگرى زندگانى نکند.
اى على، با نعمت ها خوش برخورد باشید که گریزپایند و از قومى دور نشوند که دگر بار نزدشان بازآیند.
رعایت حقوق مردم
در سیره معصومین (علیهالسلام) نمونههایى فراوانى از رعایت حقوق مردم را خوانده یا شنیدهایم، شیوه امام رضا (علیهالسلام) چگونه بوده است؟
رعایت حقوق مردم و توجه به حق رنج کشیدگان یک اصل قطعى و غیر قابل خدشه در زندگى اجتماعى امام بود، توجه به دادن دسترنج زحمت کش و تعیین مزد پیش از انجام کار، یکى از نمونههاى دغدغهمندى امام است ؛ به این ماجرا که سلیمان جعفرى آن را گزارش مىکند، بنگرید:
برای برخی کارها خدمت امام بودم، چون کارم انجام شد خواستم مرخص شوم،امام فرمود:امشب نزد ما بمان.
همراه امام به خانهی او رفتم،هنگام غروب بود،غلامان حضرت مشغول بنائی بودند امام در میان آنها غریبهیی دید،پرسید:این کیست؟عرض کردند:به ما کمک میکند و به او چیزی خواهیم داد.
فرمود:مزدش را تعیین کردهاید؟
گفتند:نه!هر چه بدهیم می پذیرد.
امام بر آشفت و خشمگین شد.
من به حضرت عرض کردم:فدایتان شوم خود را ناراحت نکنید. ..
فرمود:من بارها به اینها گفتهام که هیچکس را برای کاری نیاورید مگر آنکه قبلا مزدش را تعیین کنید و قرار داد ببندید.کسی که بدون قرار داد و تعیین مزد کاری انجام دهد اگر سه برابر مزدش را بدهی باز گمان میکند مزدش را کم دادهیی،ولی اگر قرار داد ببندی و به مقدار معین شده بپردازی از تو خشنود خواهد بود که طبق قرار عمل کردهیی،و در این صورت اگر بیش از مقدار تعیین شده چیزی به او بدهی هر چند کم و ناچیز باشد می فهمد که بیشتر پرداختهیی و سپاسگزار خواهد بود.
شادابی
در سیره رضوی ، مزاح چه جایگاهی دارد و مرز شاد زیستن و مزاح در نشست و برخاستها چیست؟
سیرت نیکو واخلاقِ خوش، آدمی را نزد خداوند محبوب میکند و اگر این حسن اخلاق شادی دیگران را در پی داشته باشد، مسرت پیامبر و خدا رابهدنبال خواهد داشت؛ چرا که رسول خدا(ص) میفرماید:«مَنْ سَرَّ مُؤْمِنًا فَقَدْ سَرَّنِی وَ مَنْ سَرَّنِی فَقَدْ سَرَّاللهَ» .
«هرکس مؤمنی را مسرور کند، همانا مرا شاد کرده و هرکس مرا شادمان نماید،خداوند را خوشحال نموده است».
شوخ طبعی از گونههای شیرین شادمانی است که آن را از ویژگیهایدینداران دانستهاند .
وقتی از اخلاق رسول گرامی اسلامی یادی می شود ؛ گشادهرویی، نرمخویی و خوشخلقی را از اوصاف ایشان بر می شمارند؛ حضرت با دوستان خود، به قصد آنکه شادمانشان سازد،شوخی میکرد و بر آن بود تا سرور و شادابی را زنده نگهدارد، تا آنان برخستگیها و فشارهای زندگی فائق آیند.
معمر بن خلاد می گوید : به ابو الحسن الرضا (ع) گفتم: جانم به قربانت، انسان در اجتماعى مىنشیند. بعد سخنى به میان مىآید که مزاح مىکنند و مىخندند ؛ امام فرمود: مانعى ندارد، اگر چیزى نباشد. من تصور کردم که منظور آن حضرت، فحش و ناسزا بود. بعد از این سخن، ابو الحسن الرضا گفت: یک نفر اعرابى از صحرا مىآمد و براى رسول خدا(ص) هدیه مىآورد، و هنوز از جایش برنخاسته بود که مىگفت: اى رسول خدا! پول هدیه را لطفا بپردازید. رسول خدا(ص) از سخن او مىخندید. بعدها هر گاه که رسول خدا(ص) غمناک بود مىگفت: آن مرد اعرابى چه شد؟ کاش مىآمد و ما را مىخنداند .
اعتدال در نشاط و شادابی یک ارزش است ؛ این روایت را به یاد داشته باشیم که «امام را هرگز با خنده شدید ندیدم، بلکه آن جناب فقط تبسم بود ».
البته همانگونه که در این روایت نیز بیان شده بود ، رعایت مرز مزاح بر همگان لازم است و بدیهی است شوخی باید از دروغ؛ زشتی ، فحش و ناسزا دور باشد و ضمن پرهیز از افراط در شوخی ، حریم شرعی نیز حفظ گردد.
عیادت بیمار
به چه دلیل در سخنان معصومان(علیهالسلام) بر عیادت بیمار توصیه مىشود؟
از حضرت ابو الحسن على بن موسى الرضا (علیهالسلام) منقولست که آن حضرت فرمودند:
هر یک از شما که بیمار شوید برادران مؤمن خود را اعلام کنید تا شما را عیادت کنند که هر مؤمنى را اقلا یک دعاى مستجاب هست شاید که آن نصیب شما شود.
ارتباط با والدین
ما آموخته ایم که رفتار نیکو با والدین در اولویت نخست آداب معاشرت جاى دارد ، چند نکته درباره و نوع برخورد با آنان بیان کنید ؟
نیکی به والدین مهمترین تکیف الهى تلقى می شود ؛ به گونه ای که بعد از توحید از آن یاد می شود ، هم چنان که مساله عقوق بعد از شرک ورزیدن به خدا از بزرگترین گناهان کبیره است .
نوع ارتباط با والدین در فرهنگ رضوی اینگونه است :
الف. امام رضا (علیهالسلام) بر برخورد پسندیده با پدر و مادر توصیه فرموده، این نکات ذیل را بیان مىدارند:
«برالوالدین واجب و ان کانان مشرکین و لاطاعة لهما فى معصیة الخالق ؛ نیکى به پدر و مادر اگر چه مشرک باشند واجب است ولى محدودهى اطاعت از پدر و مادر تا جایى است که اطاعت آنها معصیت خدا نباشد.»
معمر بن خلاد به امام رضا علیه السّلام عرض کرد: هر گاه پدر و مادرم مذهب حق را نشناسند. دعاشان کنم؟ امام فرمود: براى آنها دعا کن و از جانب آنها صدقه بده، و اگر زنده باشند و مذهب حق را نشناسند با آنها مدارا کن، زیرا رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: إِنَّ اللَّهَ بَعَثَنِی بِالرَّحْمَةِ لَا بِالْعُقُوقِ ؛ خدا مرا برحمت فرستاده نه به بیمهرى و نافرمانى.
ب. خداوند به سه چیز، همراه با سه چیز دیگر امر کرده است؛ از جمله:
أَمَرَ بِالشُّکْرِ لَهُ وَ لِلْوَالِدَیْنِ- فَمَنْ لَمْ یَشْکُرْ وَالِدَیْهِ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ-؛ امر نموده است که از او تشکر کرده و سپاسگزار او باشند همراه با شکر و سپاس از والدین؛ پس هر که از والدین خود تشکر نکرد و آنها را سپاس نگفت شکر خدا را به جا نیاورده و او را سپاس نگفته است...»
ج. امام نسبت به عقوق والدین هشدار داده و مىفرماید:
«حَرَّمَ اللَّهُ عُقُوقَ الْوَالِدَیْنِ- لِمَا فِیهِ مِنَ الْخُرُوجِ مِنَ التَّوْفِیقِ لِطَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ التَّوْقِیرِ لِلْوَالِدَیْنِ وَ تَجَنُّبِ کُفْرِ النِّعْمَة وَ إِبْطَالِ الشُّکْرِ- وَ مَا یَدْعُو مِنْ ذَلِکَ إِلَى قِلَّةِ النَّسْلِ وَ انْقِطَاعِهِ- لِمَا فِی الْعُقُوقِ مِنْ قِلَّةِ تَوْقِیرِ الْوَالِدَیْنِ- وَ الْعِرْفَانِ بِحَقِّهِمَا-وَ قَطْعِ الْأَرْحَامِ وَ الزُّهْدِ مِنَ الْوَالِدَیْنِ فِی الْوَلَدِ- وَ تَرْکِ التَّرْبِیَةِ بِعِلَّةِ تَرْکِ الْوَلَدِ بِرَّهُمَا؛ خداوند متعال عقوق والدین را حرام کرده، و این به جهت خروج از اطاعت خداوند و تعظیم والدین و دورى از کفران نعمت و ابطال شکر و سپاسگزارى است. اگر چنانچه عقوق والدین حرام نشده بود قطع نسل پیش مىآمد و احترام پدر و مادر از بین می رفت و کسى حقوق آنها را نمىشناخت، و در نتیجه قطع رحم مىشد و پدر و مادر اولاد خود را ترک مىکردند، و فرزندان هم از نیکى به آنها خوددارى مىنمودند.»
انتخاب همسر
یک معیار براى انتخاب همسر از امام بیان کنید؟
دقت درانتخاب همسر، یک ضرورت است و مسامحه و بىتوجهى پشیمانى را در پى خواهد داشت.وقتی از ویژگىها و معیارهاى گزینش همسر یاد می شود در کنار دینداری ، حسن خلق یک معیا ر مهم تلقی می شود. نیک سیرتى، اخلاق خوش و برخورداری از فضائل اخلاقی ، اساس و شیرازه استحکام زندگى زناشویى است و بىشک «سوءاخلاق» بىاحترامى و نامهربانىهایى را در پى داشته و فروغ محبت را خاموش خواهد ساخت.
حسین بنبشار واسطى درباره نامهاى که براى امام رضا (علیهالسلام) نوشت؛ چنین مىگوید:
خدمت امام رضا(علیهالسلام) نامهاى نوشتم که یکی از بستگانم از دخترم خواستگاری کرده است، ولی مرد بد اخلاقی است!
امام در پاسخ چنین مرقوم داشت:
«لاَ تُزَوِّجْهُ إِنْ کَانَ سَیِّئَ الْخُلُقِ؛ اگر بداخلاق است، دخترت را به ازدواج او در نیاور.»
رفتار با همسر
امام رضا(علیهالسلام) در ارتباط با رفتار با همسر چه مىفرماید ؟
رابطه عاطفی و وابستگی زن و شوهر به یکدیگر، یک امتیاز و لطف الهی برای زیبایی و طراوت زندگی است ؛ با درنگ در روایت امام رضا(ع) از یک حادثه تاریخی به اهمیت این رابطه می توان پی برد ؛ ایشان فرمود:
حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله به بنت جحش فرمودند: دائى تو حمزه کشته شد، وى کلمه استرجاع بر زبان جارى کرد و گفت: او را در راه خدا حساب میکنم.
بار دیگر فرمود: برادرت کشته شد باز استرجاع گفت و اظهار داشت او را به حساب خداوند مىگذارم.
مرتبه سوم فرمود: شوهرت کشته شد، در این هنگام دست خود را روى سرش گذاشت و گریه کرد.
پیغمبر اکرم فرمود: مَا یَعْدِلُ الزَّوْجَ عِنْدَ الْمَرْأَةِ شَیْءٌ؛ هیچ کس در نزد زن به اندازه شوهر اهمیت ندارد .
از حضرت رضا (علیهالسلام) سخنان چندى برای نوع رابطه زن و مرد بیان شده است ؛ از جمله آن موارد ذیل است :
الف. «مَا أَفَادَ عَبْدٌ فَائِدَةً خَیْراً مِنْ زَوْجَةٍ صَالِحَةٍ إِذَا رَآهَا سَرَّتْهُ وَ إِذَا غَابَ عَنْهَا حَفِظَتْهُ فِی نَفْسِهَا وَ مَالِه؛ هیچ فایده اى به
کسى نمىرسد بهتر از این که براى او بانویى باشد که نگاه کردن به او موجب سرور و شادمانى همسر باشد و در غیاب شوهر امانت دار و حافظ حریم خویش و خانواده و اموال شوهر باشد.»
ب. حضرت رضا(علیهالسلام) مىفرمایند:
اگر نسبت به کسى محبتى دارید، آن را آشکار کنید زیرا اظهار دوستى نیمى از خردمندى به شمار مىآید. بنابراین زن و شوهر باید عواطف خود را در خصوص هم علنى سازند و در این مورد از خجالت و شرمسارى اجتناب نمایند.
ج. امام بر آراستگی مرد برای همسر خویش تاکید داشت و می فرمود : آراستگی بر عفت زنان می افزاید .
با خانواده
سیرهی امام رضا(علیهالسلام) را در خصوص نحوهی معاشرت و رفتار با اهل خانواده بیان فرمایید؟
امام ضمن حفظ آراستگى خود در خانه، بر آراسته بودن مرد در خانه تاکید مى نمود و به آنان که دارای امکانات هستند لازم مىشمرد تا خانواده خود را در رفاه و آسایش قرار دهند و مىفرمود:
شایسته است که مرد بر خانوادهاش از جهت مالی توجه بیشتر نماید تا آرزوی مرگ او را نکنند .
امام تاکید داشت که : اهل و عیال انسان، اسیر نعمتند، شایسته آن است که چون نعمت خدا بر کسى وافر شود، بر اسیران خانوادهاش وسعت دهد و بر رفاهیت آنان بیفزاید .
امام بر خوش اخلاقى و نیک رفتارى با خانواده توصیه مىفرمود:
«أَقْرَبُکُمْ مِنِّى مَجْلِساً یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَحْسَنُکُمْ خُلُقاً وَ خَیْرُکُمْ لِأَهْلِهِ یعنى: در قیامت کسى به من نزدیکتر است که در دنیا خوشاخلاقتر و نسبت به خانوادهى خود نیکوکارتر باشد».
رفتار با فرزند
امام رضا(علیهالسلام) در رابطه با فرزندان چه گفتارى دارند؟
فرزند دوستی امام رضا(ع) نکته زیبایی است که در بیان یکی از یاران حضرت آمده است ؛ با درنگ در این روایت ؛ از حضرت چند نکته تقدیم مىشود:
الف. «والعقیقة عن المولود للذکر و الانثی واجبة و کذلک تسمیته و حلق راسه یوم السابع و یتصدق بوزن الشعر ذهبا او
فضة و الختان سنة واجبة للرجال؛ عقیقه برای پسر و دختر، نامگذاری، تراشیدن موهای سر نوزاد در روز هفتم و معادل
وزن موها طلا و یا نقره صدقه دادن لازم است و ختنه پسر بچهها واجب است.»
ب. «صاحب النعمة یجب ان یوسع على عیاله یعنى: افرادى که توانایى لازم را دارند باید بر زن و فرزند خود توسعه و
گشایش دهند».
ج. «فرزندت را نزن و براى ادب کردنش از او قهر کن ولى مواظب باش قهرت طول نکشد و هر چه زودتر آشتى کن».
د. امام رضا(علیهالسلام) از رسول خدا(صلىاللهعلیهوآله) روایت مىکند که ایشان مىفرمود: «پنج چیز را تا آخر عمر رها
نخواهم کرد،..و پنجم سلام کردن بر کودکان تا بعد از من سنت (رسم) باشد.»
ه. از امام رضا(علیهالسلام) در مورد شخصی پرسیدند که پسر نوجوانش را به انجام نماز وادار میکند و این فرزند گاهی
نماز را ترک میکند. امام فرمود: این پسر چند سال دارد؟ گفتند: آقا، 8 ساله است. حضرت رضا(علیهالسلام) با تعجب
فرمود: سبحان اللّه! 8 ساله است و نمازش را ترک میکند؟! گفته شد! بچه است گاهی خسته و ناراحت میشود. امام
فرمود: هر طوری که راحت است نمازش را بخواند.
و. امام در نامگذاری مناسب فرزند تاکید داشتند به عنوان مثال، حضرت می فرمودند: البیت الذی فیه اسم محمّد یصبح أهله بخیر، ویمسون بخیر ؛ خانه ای که در آن نام محمد باشد صبح و شب با خیر سپری می شود.
با مدیران
مهمترین وظیفه ای که یک مدیر و مقام دولتی بر عهده دارد ، چیست؟
مدیران یک جامعه برای دنیاگرایی و جمع آوری ثروت و اعتبار ، عهده دار مسئولیت نشده اند؛ هنر مردان خدا در این مسند، خدمت و دستگیری و همچنین رفع ظلم است .
حضرت رضا(علیهالسلام)، می فرمود:
«ان فى صحف ابراهیم: ایها الملک المغرور! انى لم ابعثک لتبنى البناء و لا لتجمع الدنیا و لکن بعثتک لترد عنى دعوة المظلوم فانى لا اردها و لو کانت من کافر؛ در صحف ابراهیم بود که: اى پادشاه مغرور! من تو را برنینگیختم تا کاخ بسازى و نه براى آنکه دنیا را فراهم کنى، لیکن تو را بر انگیختم تا دعاى مظلوم را از من بازگردانى، چه من آن را اگر چه از کافرى باشد رد نمىکنم.»
حسن بن حسین انبارى از حضرت رضا علیه السّلام نقل می کند گفت:
چهارده سال نامه می نوشتم به حضرت رضا علیه السّلام در باره استخدام در کار سلطان در آخرین نامهاى که نوشتم توضیح دادم که من می ترسم از این گرهى که از محبت شما به گردن دارم و سلطان بگوید تو رافضى هستى بدلیل اینکه خدمت سلطان و کار دولت را قبول نمی کنى.
حضرت رضا علیه السّلام در جوابم نوشت:
نامهات رسید و متوجه شدم که بر جان خود می ترسى اگر می دانى که وقتى متصدى کارى شدى آن طور که پیغمبر اکرم(ص) فرموده رفتار می کنى و همکاران و نویسندگانت نیز هم عقیده با تو هستند اگر پولى بدست آوردى برابرى با مؤمنین فقیر و تنگدست می کنى ، بطورى که یکى از آنها شبیه ایشان مىشود این کار را بکن و گر نه نباید بکنى .
منشور زندگی جمعی
در زندگی جمعی چه توصیه مشخصی از امام رضا (ع) به ما رسیده است تا بدان عمل کنیم ؟
یکی از یادگارهای زیبا و مهمی که از امام (ع) به پیروان خویش رسیده است، پیامی است که عبدالعظیم حسنى آن را روایت کرده است. روزى حضرت رضا(علیهالسلام) چند نکته مهم را به او آموخت و به او یاد آور شد تا آن را به شیعیان و یاران ابلاغ کند. این پیام که می توان آن را منشور زندگی جمعی نامید ، بدین شرح است:
«یَا عَبْدَ الْعَظِیمِ! أَبْلِغْ عَنِّی أَوْلِیَائِیَ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُمْ أَنْ لَا تَجْعَلُوا لِلشَّیْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ سَبِیلًا وَ مُرْهُمْ بِالصِّدْقِ فِی الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ مُرْهُمْ بِالسُّکُوتِ وَ تَرْکِ الْجِدَالِ فِیمَا لَا یَعْنِیهِمْ وَ إِقْبَالِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ وَ الْمُزَاوَرَةِ فَإِنَّ ذَلِکَ قُرْبَةٌ إِلَیَّ وَ لَا یَشْغَلُوا أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِیقِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً فَإِنِّی آلَیْتُ عَلَى نَفْسِی أَنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ وَ أَسْخَطَ وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی دَعَوْتُ اللَّهَ لِیُعَذِّبَهُ فِی الدُّنْیَا أَشَدَّ الْعَذَابِ وَ کَانَ فِی الآْخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ وَ عَرِّفْهُمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ غَفَرَ لِمُحْسِنِهِمْ وَ تَجَاوَزَ عَنْ مُسِیئِهِمْ إِلَّا مَنْ أَشْرَکَ بِیأَوْ آذَى وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی أَوْ أَضْمَرَ لَهُ سُوءاً فَإِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ لَهُ حَتَّى یَرْجِعَ عَنْهُ فَإِنْ رَجَعَ عَنْهُ وَ إِلَّا نُزِعَ رُوحُ الْإِیمَانِ عَنْ قَلْبِهِ وَ خَرَجَ عَنْ وَلَایَتِی وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ نُصِیبٌ فِی وَلَایَتِنَا وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ ذَلِکَ.»
عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنها بگو:
ـ شیطان را به دلهاى خویش راه ندهند.
ـ در گفتار خویش راستگو باشند
ـ و امانت را اداء کنند.
ـ خاموشى را پیشه خود ساخته از جدال و نزاع بیهودهاى که سودى برایشان ندارد دورى کنند.
ـ بر همدیگر روى آورند و به دیدار و ملاقات هم بروند. فان ذلک قربة الىّ، زیرا این کار موجب نزدیکى به من است.
ـ آنان خود را به دشمنى و بدگویى با یکدیگر مشغول نسازند، زیرا با خود عهد کردهام که اگر کسى چنین کارى انجام دهد ـ و دوستى از دوستانم را ناراحت کرده، به خشم آورد ـ خداوند را بخوانم تا او را در دنیا با شدیدترین عذابها مجازات کند و در آن سرا نیز از زیانکاران خواهد بود.
به ایشان بگو:
ـ همانا پروردگار نیکوکارانشان را آمرزیده و از خطاى گنهکارانشان درگذشته است، مگر کسانىکه به خدا شرک ورزیده یا دوستى از دوستانم را آزرده، یا کینه آنها را به دل بگیرد. بدرستى که خداوند او را نخواهد بخشید تا آنکه از کردار ناشایست خویش دست بکشد، هر گاه از این اعمال نادرست دورى گزیند، آمرزش خدا را شامل خود گردانده است وگرنه روح ایمان از قلبش بیرون رفته و از «ولایت» ما خارج گشته است و بهرهاى از ولایت ما نخواهد برد «واعوذباللّه من ذلک».
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت